مهر گزارش می دهد؛
هدایت منابع انسانی كشور در دست آموزش و پرورش، استعدادشناس نیستیم
مدیریت آموزش: امروزه در دنیا استعدادیابی را به سمت سنین كم و حتی دو سالگی كشانده اند اما ما همچنان برای سرمایه گذاری روی تربیت نیروی انسانی آینده، یك دهه روی اجرایی شدن یك طرح و سلیقه مانده ایم.
خبرگزاری مهر- گروه جامعه- آزاده سهرابی: چرخ آموزش پذیری و استعدادیابی از سال های كودكی تا سنین نوجوانی در نظام آموزش و پرورش كشورمان خوب نمی چرخد و امروزه با یك نگاه به اطرافمان با خیل افرادی رو به رو می شویم كه از نظر شغلی، تحصیلی، استعداد و... در جای مناسبی قرار نگرفته اند. شمار بالای تغییر رشته از مقطع كارشناسی به كارشناسی ارشد نشان داده است هدایت تحصیلی و استعداد یابی در دوره تحصیل به خوبی صورت نگرفته است. به این اضافه كنید انصرافی ها از یك رشته دانشگاهی در دوره كارشناسی یا فارغ التحصیلی از دانشگاه و مدرسه و اشتغال در حرفه ای بدون تناسب با رشته تخصصی تحصیلی. همه اینها یعنی هدر رفتن منابع انسانی كه در كنار سرمایه های طبیعی و فیزیكی، سهم عمده ای در توسعه كشور دارند.
در كشور ما می توان این ادعا را كرد كه سهم سرمایه انسانی برای توسعه یافتگی كشور، سهم متناسبی نسبت به جمعیت كشور و استعداد و توانایی ها نیست و پایه بخش عمده این اتفاق در سیستم آموزش و پرورش و سیاست های غلط آن گذاشته می گردد. دانش آموزانی كه میان كتب درسی و رشته های تحصیلی در مدارسی كه پایه های اولیه هدایت استعداد را درست نچیده اند و حتی میان بنگاه های استعدادیابی و هدایت تحصیلی سرگردانند تا در نهایت تبدیل به بزرگسالانی در جامعه شوند كه نمی توانند نقش خویش را در چرخه توسعه یافتگی بعنوان یك سرمایه ایفا كنند.
واقعیت این است كه آموزش و پرورش مولد زیرساخت منابع انسانی كشور است كه نقش استعدادیابی، مهارت آموزی در همه ابعاد و میانجی فرهنگی را به عهده دارد.
طرح شهاب برای بهبود زیرساخت ها تدوین شد
از آنجا كه آموزش و پرورش باید كاری زیربنایی انجام می داد تا بتواند تحولی در ناكارآمدی خود در این زمینه صورت بدهد، طرحی به نام «طرح شهاب» كه طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر بود، را طرح ریزی كرد كه با گذشت یك دهه از تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تمركز حداقل دو وزیر آموزش و پرورش روی این طرح به گونه ای كه در هر محفلی از اهمیت آن سخن گفتند، هنوز خروجی این طرح و حتی كارآمدی آن در عمل و در هیچ پژوهشی عرضه نشده است تا نشان دهد زیرساخت ها بیش از آنچه تصور می گردد برای كشف استعداد و هدایت دانش آموزان ما دچار ایرادات جدی است.
هنوز خروجی طرح شهاب و حتی كارآمدی آن در عمل و در هیچ پژوهشی عرضه نشده است تا نشان دهد زیرساخت ها بیش از آنچه تصور می گردد برای كشف استعداد و هدایت دانش آموزان ما دچار ایرادات جدی استاین طرح اولین بار كه تصویب گردید برای این منظور بود كه طی آن دانش آموزان نخبه كه امكان ادامه تحصیل آنها در مدارس خاص همچون تیزهوشان و نمونه دولتی وجود نداشت، شناسایی شده و در همان مدارس عادی خود مورد حمایت و توجه قرار گیرند. این روزها با جدیت برای حذف مدارس سمپاد در متوسطه اول عملا این طرح حتی بیش از گذشته رخ می نماید به طوریكه محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش می گوید این طرح عملا جایگزین هر طرح استعدادیابی و شناسایی هوش می گردد و در اتفاقی عجیب طرحی كه در ابتدا قرار بود سه پایه اول تحصیلی را درگیر كند و به مرور به پایه های چهارم و پنجم كشیده شد، به قول بطحایی مقرر است از سال دیگر در پایه هفتم هم اجرا شود.
حرف اولیه طرح شهاب این بود: «دانش آموزان در مدارس فعلی و با همین معلمان تحصیل كنند اما از میان آنها، كسانی كه دارای استعداد برتر نسبت به دیگر دانش آموزان هستند، از جانب معلمان شناسایی شده و از انجام تكالیف عادی سایر دانش آموزان معاف شوند تا بتوانند به انجام تكالیف فوق العاده بپردازند، بدون این كه به مدرسه جداگانه ای فرستاده شوند.»
اما سالها این طرح مسكوت ماند و بعد تغییر نمود تا در نهایت سال ۸۹ به صورت پایلوت كار خویش را آغاز كرد و باز هم در این سال ها حرف از نبود بودجه و آماده نبودن معلمان برای پیشرفت این طرح بارها عنوان شد و اساسی ترین مشكل این طرح كه هنوز هم مسئولان برای آن پاسخی ندارند برقرار است: برنامه عملیاتی این طرح و زیرساخت های آن برای شناخت دانش آموز نخبه و مستعد مشخص نشده است.
با اینهمه در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ بیش از ۴۰ هزار دانش آموز در ۷ استان در مرحله اول طرح برنامه عملیاتی طرح شهاب و زیرساخت های آن برای شناخت دانش آموز نخبه و مستعد مشخص نشده استشهاب غربالگری شدند كه در نهایت ۴۰ هزار نفر آنها به مرحله دوم رفتند.
سال ۹۴ هم با امضای وزیر آموزش وپرورش وقت، شیوه نامه طرح «شهاب» به ادارات كل آموزش و پرورش استان های سراسر كشور ابلاغ گردید.
در سال تحصیلی ۹۵-۹۴ طرح شهاب تعداد ۳۸۶ هزار دانش آموز پایه های چهارم را تحت پوشش قرار داد كه با این حساب باید این طرح بتواند برای ورودی مقطع هفتم متوسطه در سال تحصیلی آینده خروجی مشخصی داشته باشد. سوالی كه هیچ گاه پاسخی به آن داده نمی گردد تا همچنان مهمترین طرح هدایت تحصیلی و استعدادیابی با گذشت اینهمه سال وقت و هزینه، در ابهام به كار خود ادامه دهد.
شیوه های علمی استعدادیابی
عباسعلی اللهیاری رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینكه استاندارد هدایت تحصیلی و شناسایی استعداد در دانش آموزان مشخص نشده است، اظهار داشت: استعداد بچه ها را باید با استفاده از تست های استعدادسنج و رغبت سنج و مصاحبه های عمیق روانشناسی و مشاهده دقیق سنجید. همین هاست كه در نهایت به انتخاب رشته تحصیلی و شغلی می انجامد و می توان مطمئن بود در صورت شناسایی استعداد افراد از این طریق خصوصیت های فردی او را سنجیده ایم و هدایت درستی صورت داده ایم.
وی ادامه داد: وقتی دانش آموزی از ابتدا در یك شاخه ای كه در آن مستعد است آغاز به فعالیت می كند از آن لذت می برد و در آن پیشرفت می كند و رضایت او رضایت بعدی او را در شغل متناسب با استعدادش به همراه دارد و در نهایت نوید دهنده یك زندگی سلامت است.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره با اشاره به اینكه در كشور ما هیچ كدام از این استانداردها رعایت نمی گردد، بیان كرد: در كشور ما همه چیز رها می گردد تا به كنكور می رسیم و بعد در كشور ما همه چیز رها می گردد تا به كنكور می رسیم و بعد موسسات كنكور كه با مجوز یا بی مجوز در این زمینه فعالیت می نمایند، هدایت تحصیلی بچه ها را به عهده می گیرندموسسات كنكور كه با مجوز یا بی مجوز در این زمینه فعالیت می نمایند، هدایت تحصیلی بچه ها را به عهده می گیرند. در این موسسات یك نفر كه در یك رشته مثل فیزیك یا شیمی و... رتبه برتر كنكور شده دعوت می گردد تا بچه ها را هدایت كند كه قاعدتا تشخیص او نه كامل است و نه جامع و همین می گردد كه بچه های ما دو سال در دانشگاه درس می خوانند و بعد آغاز به تغییر رشته می كنند.
هزینه هایی كه چرخه معیوب هدایت تحصیلی فعلی تحمیل می كند
اللهیاری افزود: افسردگی، اضطراب و سرخوردگی از نظام آموزشی و حتی تقبل هزینه های مادی و تلف شدن عمر و هدر رفتن منابع انسانی هزینه های كمی نیست كه در این چرخه معیوب، سال هاست پرداخت می نماییم. در ژاپن چرا بچه ها از تعطیلی مدارس ناراحت می شوند اما در كشور ما وقتی برف می آید همه خوشحال می شوند كه مدرسه نمی روند؟ چون افراد از جایی راضی خواهند بود كه با استعدادهایشان متناسب باشد. هدایت تحصیلی و استعداد یابی در كشور ما غلط و من درآوردی است.
هدایت تحصیلی و استعدادیابی در كشور ما غلط و من درآوردی است
وی به صورت مشخص درباره طرح شهاب، اظهار نمود: من از محتوای این طرح اطلاع كافی ندارم اما آنچه می توانم بگویم این است كه هر طرح استعدادیابی و هدایت تحصیلی باید از پیش دبستانی آغاز شود. ۷۰ درصد شخصیت بچه ها پیش از رفتن به مدرسه شكل می گیرد و می ماند ۳۰ درصد كه از آن ۷۰ درصد تبعیت می كند بعد ما اینهمه پول در نظام آموزشی و متوسطه و دانشگاه هزینه می نماییم ولی در پیش دبستانی كه بیشترین تاثیرگذاری را می توانیم داشته باشیم همه چیز را رها كرده ایم.
هر طرح استعدادیابی و هدایت تحصیلی باید از پیش دبستانی آغاز شود. ۷۰ درصد شخصیت بچه ها پیش از رفتن به مدرسه شكل می گیرد و می ماند ۳۰ درصد كه از آن ۷۰ درصد تبعیت می كند بعد ما اینهمه پول در نظام آموزشی و متوسطه و دانشگاه هزینه می نماییم ولی در پیش دبستانی كه بیشترین تاثیرگذاری را می توانیم داشته باشیم همه چیز را رها كرده ایم رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره اظهار داشت: من مقاله ای می خواندم با عنوان فاجعه اولیه. در این مقاله كه طبق پژوهشی كه در ایالت نیویورك صورت گرفته بود، نوشته شده بود، بچه های صفر تا سه ساله را بررسی نموده اند كه چه تعداد لغت تا سه سالگی یاد گرفته اند. نتیجه این بود كه بچه های مناطق محروم ۳۰۰ لغت، مناطق متوسط ۶۰۰ لغت و در مناطق پیشرفته تر ۱۳۰۰ لغت یاد گرفته اند و می دانید كه یادگیری تعداد لغت هر چه بیشتر باشد زمینه گسترش و توسعه فكر را بوجود می آورد. در این مقاله ذكر شده بود كه فاجعه اولیه شكل گرفته است.
اولین ایستگاه تشخیص و درمان در مهدكودك و پیش دبستانی رخ می دهد
وی بیان كرد: در نظام آموزشی ما شمولیت پیش دبستانی ۱۵ درصد است و الزامی هم نیست. یعنی ما ۷۵ درصد بچه ها را رها می نماییم و مهم نیست مهد كودك یا پیش دبستانی می روند یا نه و از جانب دیگر نظارتی هم بر این مراكز نیست. به جز اندك شماری عموما خانم هایی كه كاری گیرشان نیامده است، مربی مهد می شوند و آنجا محلی برای نگهداری بچه هاست. در صورتی كه می گویند نخستین ایستگاه تشخیص و درمان در همین جا اتفاق می افتد. مثلا اگر خانواده ای افسرده بود و دولت به هر علت در خانواده نمی توانست دخالت كند، در مهد و پیش دبستانی می توان همانند سازی و مهارت اعتماد به نفس به بچه یاد داد و وضعیت را تا حدی درست كرد.
ایجاد شادی و نشاط شعاری نمی شود
اللهیاری با اشاره به اینكه شادی و نشاط را به صورت شعاری نمی توان میان بچه ها آورد و نیاز به طرح های اصولی و زیرساختی است، توضیح داد: شادی و نشاط و رغبت تحصیلی در صورتی رخ می دهد كه فعالیت كلاسی مبتنی بر استعداد من باشد. بدون فشار و زور كاری را انجام دهم. در نظام آموزش و پرورش ما جواب به سوال دادن را می آموزند به جای آنكه پرسشگری آموخته شود. در دنیای امروز پرسشگری را به بچه ها یاد می دهند و معتقدند او خود جواب ها را پیدا می كند. در چنین سیستمی معلوم است كه نخستین نیازش معلمی است كه پرسشگری را بلد باشد و پرسش ها را بتواند به چالش بكشد. باید معلم آموزش ببیند، روش تدریس تغییر كند، والدین آموزش ببینند، ابزارهای خلاقیت پرور كه كاملا هم مشخص هستند، مهیا باشد، محتوای كتاب ها با این استاندارد یكی باشد و... در این شرایط تازه می توان طرح های مبتنی بر استعدادیابی را پیاده كرد. وقتی ابزاری نداریم چه استعدادی را می خواهیم كشف نماییم و چگونه؟
وی با اشاره به حذف مدارس تیزهوشان هم بیان كرد: در دنیا مساله كنار هم قرار گرفتن بچه های تیزهوش و عادی را اینگونه حل كرده اند كه روی مشتركات این بچه ها برنامه ریزی می كنند. از در دنیا مساله كنار هم قرار گرفتن بچه های تیزهوش و عادی را اینگونه حل كرده اند كه روی مشتركات این بچه ها برنامه ریزی می كنند. از تیزهوش تا استثنایی تیزهوش تا استثنایی. اما برای همان تیزهوش یا استثنایی وقت ویژه می گذارند. تیزهوش در همان مدارس دستیار معلم می گردد. اگر این ملزومات مهیا نشود نمی گردد امكانی را حذف نماییم اما از آن طرف شرایط استاندارد مهیا نكنیم. ولی در هر صورت باید به سمتی برویم كه این ۲۲ مدل مدرسه ای كه داریم را كاهش دهیم.
وی همینطور اظهار داشت: ببینید اساس تحصیل بر چه مبنایی بود؟ اینكه كسی كه از دبیرستان فارغ التحصیل می گردد بتواند زندگی اش را اداره كند. ممكن است نخواهد حتی ادامه تحصیل بدهد. این نظام آموزشی این توانایی را تولید نمی كند و باید صدمه شناسی شود. ضد خلاقیت در فضای آموزشی، آموزش سفت و سخت، پاداش و تنبیه، نظارت مستقیم، ارزشیابی است.
پس از یك دهه..
این روزها مسئولان حرف های تكراری اما قشنگی می زنند. آوردن شادی و نشاط به مدارس، تمركز بر استعدادیابی و پشتیبانی از استعدادها، تمركز بر مهارت آموزی و خصوصا مهارت اجتماعی شدن و... اما نظریه ها روی كاغذ بسیار قابل دفاع هستند. وقتی مونتسوری بعنوان یكی از نظریه پردازان مهم عرصه تعلیم و تربیت نظریه هایش را در این حوزه كه اتفاقا مبتنی بر استعدادیابی ذاتی بچه ها بود عرضه می داد این نظریات را از دل مدارسی كه تاسیس كرد و مشاهده مستقیم بچه ها به دست آورد.
واقعیت این است كه امروزه در دنیا استعدادیابی را به سمت سنین پایین تر و حتی دو و سه سالگی كشانده اند و ما همچنان برای سرمایه گذاری روی تربیت نیروی انسانی آینده خود یك دهه روی یك اجرایی شدن یك طرح مانده ایم و مدیران سیستم آموزشی ما به سرعت تغییر می كنند و سلیقه هایشان.
این مطلب مدیریت آموزش برایتان مفید بود؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب